!!Holmes and Murder in the Company
شنبه, ۲۸ فروردين ۱۴۰۰، ۰۷:۴۴ ب.ظ
قضیه از بهار سال ۱۸۹۵ وقتی که ادوارد پسر یکی از اعضای هیئت مدیره کمپانی هند شرقی برای بازدید به یکی از شهر ها در هند رفته بود شب وقتی برای استراحت به اقامتگاه سیار خود رفت چند ساعت بعد سربازان خواب الودش صدای فریادی را شنیدند.
آنها با عجله به سوی چادر ادوارد دویدند و جسد او که از ناحیه گردن چاقو خورده بود را پیش پدرش در بنگال بردند
قاتل یک نامه به جیب ادوارد گذاشته بود اما هیچ یک از رمزنگاران موفق به شکستن این رمز نشدند
این واقعه پس از مدتی به فراموشی سپرده شد
تا بهار سال ۱۸۹۶ یعنی یک سال بعد از این واقعه که نوه یکی دیگر از هیئت مدیره در حال بازدید از یکی از شهر های اطراف بنگال مورد اصابت گلوله قرار گرفت.
سربازان کمپانی بعد از جستجوی بسیار منطقه یک نامه از نامه ای که یک سال پیش در جیب سرهنگ ادوارد یافته بودند بود!!
اعضای هیئت مدیره این بار قضیه را جدی گرفتند.انها پس از صحبت هایی تصمیم گرفتند که یک کاراگاه را برای یافتن این قاتل استخدام کنند!
انها مستقیم به سراغ بهترین کاراگاه بریتانیا یعنی کاراگاه هلمز !
یکی از اعضای دیگر هیئت مدیره آقای نیکسون نامه ای را که قاتل برای هردو مقتول گذاشته بود را به آقای هلمز داد!
هلمز نامه هارا باز کرد و متوجه شد که هردو این نامه های یکی هستند:
هلمز رو به اقای نیکسون کرد و گفت
پرونده جالبیه بزودی حلش میکنم
هلمز توانست پس از چند ساعت تلاش رمز را بشکند که میشود
North
او از معنی این کلمه ایرلند شمالی را حدس میزند وفردا به انجا میرود!
این داستان تخیلی میباشد!
۰۰/۰۱/۲۸